مطالب خبری جدید  و  آموزنده
مطالب خبری جدید  و  آموزنده

مطالب خبری جدید و آموزنده

تیراختور سرگردان در پیچ و خمها؛ هواداران مشغول بخود!


تیراختور سرگردان در پیچ و خمها؛ هواداران مشغول بخود!



TractorFansPortal.Com

. اینروزها اتفاقاتی بر بستر فوتبال آزربایجان جاریست که معمولاً با نگاه یکسویه ای مورد بررسی و ارزیابی قرار میگیرند اما نگاه به رویدادهای پیرامون فوتبال آذربایجان از زوایای دیگر نیز خالی از فایده نخواهد بود. در اینکه در طول تاریخ ایران، علی الخصوص در تاریخ معاصر، آزربایجان مورد ظلم و اجحاف فراوان قرار گرفته است شبهه ای وجود ندارد اما نکته ای که بایستی آن را مورد مداقه قرار داد این است که خروجیی که از تحلیل مسائل این خطه در قالب «تئوری توطئه» بدست می آید همواره منطبق با واقعیتهای موجود نبوده و ما را نه فقط به موفقیت رهنمون نخواهد ساخت بلکه از آن دور نیز خواهد نمود. در اینروزهای حساس که مسائل رنگارنگ فوتبال آزربایجان را در چنبره ی خود قرار داده اند بعنوان یک آزربایجانی هوادار تیراختور مورادی مثل ذیل ذهن مرا بخود مشغول نموده است:

1. اینکه آزربایجان، نه یک تیم بلکه 10 تیم در لیگ برتر داشته باشد چه مزایایی بر آن مرتب می تواند باشد؟ ممکن است دیدگاه برخی بر این باشد که حضور تیمهای بیشتر از آزربایجان سر تا پا مزیت است اما بالشخصه اعتقاد دارم وجود یک تیم قدرتمند که جای پایی نیز برای خود در فوتبال آسیا و حتی جهان پیدا نموده باشد بهتر از وجود چند تیم، اما در سطح متوسط و ضعیف می باشد مضاف بر آن حضور تیمهای متعدد می تواند سبب دور شدن توجه آزربایجانیان و سایر دوستداران فوتبال کشور از تیراختور نیز گردد.

2. تیمی که می خواهد در لیگ برتر حضور یابد باید از ابتدای مسابقات چنان قدرتمندانه ظاهر شود که مثل «داماش گیلان» فصل کنونی و یا «شهرداری» فصل گذشته هیچ حرف و حدیثی یارای ممانعت از حضور آن در لیگ برتر را نداشته باشد. گسترش فولاد در فصل کنونی ابتدا سکان هدایت خود را به دست فیروز کریمی که همواره انتقادات زیادی بر سبک مربیگری وی وارد است سپرد که وی ناکام بود و با جایگزینی مهدی دادرس بجای غلامرضا سمندر در رأس مدیریت تیم، لوکا بوناچیچ نیز جایگزین کریمی شد که متعاقباً تکرار این رفت و آمدها سبب کنار گذاشته شدن دادرس از این تیم و بازگشت دوباره ی سمندر گشت طبعاً این قبیل تغییر و تبدیلها سبب به قهقرا رفتن قدرت یک تیم، بویژه یک تیم دسته اولی شرکت کننده در لیگ دسته اول کشور که مسابقات آن در سطح کیفی پایینتری به نسبت لیگ برتر قرار دارد می گردد. فولاد گستر فقط در یک سوم انتهایی فصل بود که قدری خود را پیدا نمود اما خیزشش برای قرار گرفتن در سطح اول فوتبال کشور موفقیت آمیز نبود در حالی که چند گل زده ی بیشتر و یا یک امتیاز بیشتر می توانست این تیم را راهی لیگ برتر نماید.

3. با وجود آنکه در روزهایی فوق العاده حساس بسر می بریم مسائل لیگ یک چنان هواداران را در خود غوطه ور نموده است که تیراختور در این روزهای داغ مهجور شده و از کانون توجه هواداران دور مانده است. نکته ی قابل تأمل آنست که فوتبال آزربایجان بطور مکرر در گیر و دار مسائل مختلف اسیر می گردد روزی بنگاههای شایعه پراکنی تیم را به شخص خاصی می فروشند(!)؛ روزی نه فقط مدیر عامل آن را عوض می نمایند بلکه یک مربی مشهور تورکیه ای را نیز در رأس هدایت آن می گمارند (!)؛ روزی امیر قلعه نوعی به تراکتور می آید (!)؛ روزی رسانه های زرد با سنگ اندازی از پشت چهره ی اصفهانیها تیم و هواداران را در میان جنگهای روانی خود اسیر نموده و قدرت روانی هواداران را نه فقط به حداقل ممکن کاهش میدهند بلکه آن را در خدمت تیم مقابل نیز قرار میدهند؛ روزی بازیکنان تیراختور را به حراج میگذارند و و و...! تمامی این اتفاقات روی میدهند و پس از مدتی بی پایه و اساس بودن آنان اثبات می گردد اما بازهم سبب درس آموزی هواداران از این حواشی بیهوده نشده و در روزی دیگر اسیر سناریویی جدید شده و به درون چاه حواشی نو فرو می غلطند و این دور باطل پیوسته تکرار و تکرار میگردد. هوادار تیراختور ضمن آنکه همواره باید با چشمانی باز خیال عبث بدخواهان را جهت ضربه زدن به این تیم به یأس مبدل سازد، از اسیر شدن در کمند حواشی خود ساخته نیز ممانعت بعمل آورد. تیراختور در طی 5 روز دو بازی فوق العاده حساس مقابل سایپا و صنعت نفت خواهد داشت اما هیچ صحبتی از آنان در میان نیست و وقتی هوادار در خواب فرو غلطیده باشد احتمالاً کادر فنی، بازیکنان و متولیان تیم نیز قبل از آنان در حال غوطه خوردن در روزهای خوش خود میباشند! ایکاش هوادار تیراختور چنان نبود که بدخواهان و فرصت طلبان بسان بادکنکی هر موقع خواستند بادش کنند و موقعی دیگر بادش را تخلیه گردانند.

4. کمالوند سه فصل در تیراختور حضور داشته و در این تیم ضمن طی نمودن فراز و نشیبهای فراوان، سقف توانایی خود را نیز به معرض نمایش گذاشته است. وی در فصل قبل نیز اگر بطور ناشیانه تیم را مقابل ابومسلم بیرون نمی کشید احتمالاً همین رتبه ی پنجم امسال را سال پیش نیز می توانست کسب نماید یعنی از فصل قبل تا این فصل تیراختور ارتقای چندانی نداشته و حتی در فصل قبل بعضاً فوتبال قدرتمندانه تر و تماشاگر پسندتری را نیز به نمایش می گذاشت. تیمهای دیگر مثل سرخابیها و یا تیمهای اصفهانی چنان نیستند که با بدست آمدن رتبه ی پنجمی کلاه خود را هوا انداخته و با 10 دقیقه صحبت که مطمئناً چیزهای چندان مهمی که در ارتباط با برنامه ای راهبردی باشگاه برای فصل آینده باشد در آن مطرح نشده است سکان هدایت خود را بدست یک شخص مسئولیت گریز بسپارند و چنین میشود که هواداران دهها میلیونی تیراختور برای چند فصل در یک چرخه ی باطل افتاده و در بیشتر مواقع قبل از آنکه انگشت اتهام را به سمت ضعفهای مدیریت باشگاه و سرمربی تیم بگیرند عوامل بیرون از مجموعه را مورد هدف قرار میدهند و نتیجتاً پیوسته احساساتشان مورد بازی قرار گرفته و تیراختور نیز در پیچ و خم ضعفها و نابخردیها گم می گردد اما کسی از سرمربی تیم نمی پرسد نتیجه ادعاهای سال قبلتان چه شد؟ مگر قبل از شروع فصل کنونی نیز داعیه ی بسته شدن تیم برای قهرمانی و هشدار به تیمهای دیگر برای جنگیدن برای دومی را نداشتید؟ واقعیت آنست که کمالوند در جایی جاخوش نموده که هم بر ارکان باشگاه و هم هواداران تسلط کامل دارد چه جایی بهتر از تراکتور که حتی موقع باختهای مفتضحانه نیز مورد تشویق هواداران قرار گرفته و هر طور خواست بر احساساتشان سوار شده و آنان را به بازی میگیرد. با جایگزینی مربی بزرگتری که منطبق با خواسته ی هواداران بوده و آنان را به اهداف عالیه شان برساند هم تیراختور می توانست از مافیای «کمالوندیسم» رهایی یابد و هم با دمیده شدن روح تازه ای در کالبد تیم، هوادران نیز از این بازی بی حاصل نجات یابند. قابل تأمل است که انتخاب کمالوند که یک رویداد خیلی مهم بوده و با سرنوشت آینده ی تیم ارتباط تنگاتنگ دارد مورد بی توجهی کامل هواداران قرار گرفته و نه فقط هیچ مقاله و مطلبی بلکه یک کامنت ساده نیز در خصوص آن انتشار نمی یابد این یعنی «آچمز» و «بازیچه» شدن هواداران از طرف عده ای فرصت طلب، اما در مقابل، هواداران موضوعات کم اهمیت تری مانند لیگ برتری شدن گسترش فولاد را با حرص و ولع آنچنانی دنبال می نمایند درحالیکه که تیراختور با دهها میلیون هوادار و در یک قدمی آسیا در گوشه ای تنها و بدون حامی رها شده است، تمامی ادعاهای باشگاه جهت تلاش برای تکرار بازی با صبا به خاک مالیده شده و هواداران نیز در حال قدم برداشتن در راهی می باشند که تیراختور را به ناکجاآباد می رساند.

آرتان آرمان

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد